دنیای مامی و ددی

باز هم انتظار...

خداوندا به نام تویی که هم اولی و هم آخر... خیلی وقته تو وبلاگم چیزی ننوشتم.... آخه هر بار که خواستم بیام و دست به نوشتن بشم یه چیزی تو دلم نجوا کرد که  یکم دیگه منتظر بمون!! خیلی منتظر موندم تا با خبرای خوشتر... تازه تر و جدید بیام اما...نشد! دلم میخواست اینجا بنویسم بالاخره مامان شدم ....اما خوب مثل اینکه هنوز موقع اش نرسیده...  عوضش این مدت چند تا از دوستای منتظرم مامان شدن و خیلی خوشحالم براشون   باورم نمیشه الان تو تابستون 90 باشیم!!؟چقدر زود بهار امسال تموم شد...راستش من از فصل های خدا بهارش رو از بقیه بیشتر دوست دارم.....بعد تابستون و بعد پاییز و زمستون... یه سال و چند ماه تو ...
2 تير 1390
1